سفینه نجات

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا

سفینه نجات

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا

مشخصات بلاگ
سفینه نجات

کاش مى دانستم کجا دلها به ظهور تو آرام و قرار خواهد یافت؟ یا به کدام سرزمین اقامت دارى؟ آیا به زمین رضوان یا غیر آن؛ یا به دیار ذوطوى متمکن گردیده ­اى؟بسیار سخت است بر من که خلق را همه ببینم و ترا نبینم و هیچ از تو صدایى حتى آهسته هم بگوش من نرسد.بسیار سخت است بر من به واسطه فراق تو؛ و اینکه تو به تنهایی گرفتار باشی و ناله من نیز به حضرتت نرسد و شکوه به تو نتوانم. به جانم قسم که تو آن حقیقت پنهانى که دور از ما نیستى. به جانم قسم تو آن شخص جدا از مایى، که ابداً جدا نیستى.

پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان» ثبت شده است

 



عادت...! گاهی اوقات توجیه خوبیه برای خیلی از کارامون. میگن ترکش موجبه مرضه... اما گاهی اوقات این خود عادته که موجب مرضه ، موجب بدبختیه ...

عادت کرده دیگه !! همیشه باید یه کوچولو از موهاش از شال یا روسریش بزنه بیرون... عادت کرده که همیشه یه رژلب رو لباش باشه ، آخه اگه نباشه نمیشه که ، شکل مرده های بی روح می شه... عادت کرده مانتوش بالای زانوش باشه که اگه نباشه احساس خفگی می کنه ، راحت نیست ، چمیدونم ، عادت نداره دیگه...!!!

میگه : خوش به حال شما که حجاب دارین ، راحتین به خدا ؛ ما که همش مجبوریم یه ساعت قبل از بیرون رفتن موهامونو مرتب کنیم و آرایش کنیم...

میگم : خوب تو هم حجابتو کامل کن ... تو که دختر خوبی هستی ، این یه قلم هم رعایت کن و به اندازه 5 سانت اون مقنعتو بکش جلوتر...

میگه : نه دیگه ، نمیشه ... این یذره باید بیرون باشه ، آخه عادت کردم !!!!

بعد هم یه بار دیگه با وسواس همه جای صورتشو تو آینه دستشویی دانشگاه چک میکنه و میره که بره سر کلاس ... نمی دونم چی بگم...

کاش یه کم درباره عادتامون فکر هم بکنیم . عادت هایی که موجب هدر رفتن عمرمون می شن ، همین عادت های مسخره و کوچیک ! باور کنید خود همین عادت های 5 سانت 5 سانتین که موجب مرضن...

  • نردبانی تا خدا