سفینه نجات

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا

سفینه نجات

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا

مشخصات بلاگ
سفینه نجات

کاش مى دانستم کجا دلها به ظهور تو آرام و قرار خواهد یافت؟ یا به کدام سرزمین اقامت دارى؟ آیا به زمین رضوان یا غیر آن؛ یا به دیار ذوطوى متمکن گردیده ­اى؟بسیار سخت است بر من که خلق را همه ببینم و ترا نبینم و هیچ از تو صدایى حتى آهسته هم بگوش من نرسد.بسیار سخت است بر من به واسطه فراق تو؛ و اینکه تو به تنهایی گرفتار باشی و ناله من نیز به حضرتت نرسد و شکوه به تو نتوانم. به جانم قسم که تو آن حقیقت پنهانى که دور از ما نیستى. به جانم قسم تو آن شخص جدا از مایى، که ابداً جدا نیستى.

پیوندهای روزانه

۴۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

شده تاحالا وایسی برای نماز و تمام فکرهای دنیا که سالی یک بار هم نمیاد سراغت، یهو وسط نماز بیاد تو کلت؟ شیطان لعین رجیم چشم نداره تو در نمازت ، کاملا حضور قلب داشته باشی و  حواست جمع خدا باشه. واسه همین میاد سراغت و تو فکرت وسوسه می کنه ، تورو یاد فلان کار میندازه ، یاد فلان آهنگ یا یاد فلان شخص. واسه آدمای مختلف هم فرق داره ، یکی رو نعوذ بالله یاد فلان فیلم ناجوری که دیده میندازه ، یکی دیگه هم که مثبت تر ه ، یاد فلان کار خیر میندازه. می دونی یعنی چی؟ یعنی تو خیلی واضح ، وقتی رو که مختص خدا ، یاد خدا ، صحبت و رازونیاز با خدات بوده رو اختصاص دادی به یه کار خیر و اینجوی اصلا احساس نمی کنی که کار اشتباهی کردی وعذاب وجدان هم نمی گیری. شاید حتی پیش خودت فکر کنی که خوب من داشتم به یه کار خداپسندانه فکر می کردم و اشکالی نداره.

ببین دوست خوبم، هر فکری جای خودش، تو اینجوری نماز واجبتو فدای اون کار مستحبت کردی و خودت هم خبر نداری. شیطون میدونه از چه راهی واسه هر کس ، دام پهن کنه. پس حواستو جمع کن.


حضرت محمد (ص) فرموده اند: « وقتى بنده اى مشغول نماز و ذکر خدا مى شود ، شیطان مى آید و به او مى گوید: به یاد فلان چیز باش ، فکر فلان کار را بکن ، این قدر وسوسه مى کند تا انسان را از فکر نماز بیرون ببرد و به شک اندازد، به طورى که نداند چند رکعت نماز خوانده است.»


 اصلا حدیث داریم از امام زمان (عج) که می فرمایند‌: «هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی‌مالد، پس نماز بگزار و بینی شیطان را به خاک بمال. » ( بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲)   امامان ما معصوم بودند و اهل دروغ و مبالغه نبودند ، وقتی می گه هیچ چیز مثل نماز پوزشو به خاک نمیماله داره عین حقیقتو می گه.


روایت داریم امام سجاد علیه السلام شبی در محراب به نماز شب ایستاده بود که شیطان به صورت مار بزرگی در نظرش جلوه کرد تا توجه او را از عبادتش سلب کند. اما امام به او هیچ توجهی نفرمود. شیطان انگشت پای امام را گزید، امّا امام همچنان به نمازش ادامه داد. پس از نماز، صدایی را شنید که سه بار می گفت: انت زین العابدین.


ببین دوست خوبم ، شیطان حتی در مورد نماز خوندن سیدالساجدین (ع) هم دنبال وسوسه کردن بوده و از هر راهی برای پرت کردن حواس امام سجاد تو نماز استفاده می کرده ، دیگه نماز منو تو که جای خود دارد. تا حالا به این فکر کردی که چرا اسم جایگاه نماز رو گذاشتن محراب؟ محراب از حرب به معنای جنگ میاد. چون تو وقتی وایمیسی به محراب نماز ، مدام داری با وسوسه های شیطان مقابله می کنی. واسه همینه که خداوند در قرآن می فرمایند که نماز (با حضور قلب) کار دشواریه.

 


راه کار اول:

من یه راه کار ساده دارم برای حضور قلب تو نمازام . سعی می کنم به نماز خوندن عادت نکنم. همین ...  مثلا تو قنوت هر دفعه یه دعایی می خونم ، هر دعایی که اون لحظه دوست داشته باشم ، یا اگه یه بار سوره توحید بخونم تو رکعت بعدی ، یه سوره دیگه که خودم خیلی دوسش دارمو می خونم و به معنیش فکر می کنم... خیلی کیف می ده موقع نماز به معنی زیبای ذکرهای نماز توجه و فکر کنیم ، حتما امتحانش کنید. یا هیچ وقت موقع خستگی نماز مستحبی نمی خونم که زده بشم ازش ، همیشه باید کاری کنیم که عشق به نماز خوندن تو وجودمون از بین نره.

خداوند خودش تو قرآن به بندش میگه که موقع سختی هات به نماز پناه بیار. خدا یه چیزی میدونه که میگه. چه اشکالی داره وقتی خیلی گرفتاری ها و استرسهات زیاد می شه پناه ببر به سجادت، اصن چند لحظه بعد نماز ، همونجا دراز بکش و بخواب. خیلی کیف می ده، خیلی آرامش می گیری. 


این ملعون قبل نماز هم با وسوسه ها و وعده هاش دست از سرت برنمیداره. اصن از شروع شدن نماز تو می ترسه و همون اول میخواد نزاره بری سمتش. خیلی وقتا شده دلمون می خواد پاشیم نماز بخونیم ، اما قبلش یه سری فکر میاد تو سرمون ، مثلا با خودت می گی حالا وقت هست بذار این فیلمو ببینم ، یا می گی حالا بذار غذا بخورم و ...


راه کار دوم:

ببین دوست خوبم شک نکن که این فکرا ، فکر تو نیست . این شیطون ملعون میندازه تو سرت. یه راه کار بهت بدم که ردخور نداره. من خودم همیشه تجربش کردم و همیشه بلا استثناء جواب گرفتم. ببین هر وقت این فکرا اومد سراغت ، اولا دوزاریت بیفته که کار ، کار همین شیطونه ، دوما اینو بدون این وقت ، مال خداست و حق نداری به هیچ کس و هیچ چیز بفروشیش.  بعد هم به خودش بگو خدایا الان من و تو با هم قرار داریم، خودت صدام کردی که بیام سر قرار و عبادتت کنم، پس خودت کارمو درست کن و وقتمو نگه دار. بارها شده من در ضروری ترین مواقع امتحانش کردم و جواب گرفتم، مثلا احتمال سوختن غذا رو گاز بوده یا مثلا همون لحظه قرار بوده کسی بیاد پشت در و فقط من خونه بودم که درو براش باز کنم، اما با شنیدن صدای اذان رفتم سر نماز و سپردم به خودش، گفتم خدا جونم خودت می دونی ، همه کارا دست خودت. چنان قشنگ وقتو برام نگه داشته که گاهی فکر می کنم اون لحظه اصن زمان وایساده تا من نمازمو بخونم. بهش اعتماد کنین و هیچ چیز رو به واجبی مثل نماز ترجیح ندین.




  • نردبانی تا خدا


http://vareth.ir/files/fa/news/1393/1/13/33648_572.jpg


نماز تکلیف و عبادتی است که همواره بر آن تاکید فراوانی شده است. متاسفانه مدتی است که عقاید باطلی بین بعضی از افراد رواج پیدا کرده مثل :


  • تو دلت پاک باشه کافیه، نیازی نیست که حتما برای اثبات بندگی خم و راست بشی.
  • نماز که نشانه ایمان نیست ، دل باید پاک باشه.
  • اصلا چرا باید نماز به زبان عربی باشد، این نماز چه فایده ای دارد؟


ببین دوست عزیزم ، اجازه نده کسی با این مزخرفات که هیچ پایه و اساسی نداره ، ذهنتو منحرف کنه ، حقیقت خیلی سادس. خداوند حقیقت رو واضح و روشن تو قرآن آورده برات . حقیقت همان سیره و آموزه های ائمه معصوم (ع) است. به ثقلین رجوع کن تا حقیقتو بفهمی.
 رسول اکرم (ص) سخنان بسیار زیبایی درباره نماز فرموده اند. ایشان می فرمایند:‌ « نماز  معراج مومن است1 ، نماز نور مومن است. جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است.3  نماز، پایه و ستون دین شماست4.»
 دیگه از این واضح تر نمیشه ، نماز ستون دینه می دونی یعنی چی؟ خونه بی ستون وجود داره؟  اصلا یه خونه بدون ستون بنا نمیشه که بخواد ویران بشه. یا اصلا آیا بدن بدون سر داریم؟ مثلا ما بدن بدون دست داریم و اصطلاحا گفته میشه بدن ناقصه. ولی بدنی که سر نداشته باشه ، اصلا نیست که بخواد اسمش ناقص باشه ، بدن بدون سر فقط یه جسده . مثلا میگن  فلانی خیلی با مردم خوب تا می کنه اما نماز نمی خونه . ببین دوست عزیز ، این شخص طبق گفته پیامبر دین نداره ، یعنی کافر از دنیا میره ، حالا هرچقدر هم می خواد خیرخواه باشه .
احادیث دیگری نیز در این زمینه داریم که بسیار عجیب هستند:

 امام صادق(ع): در کتب پیشینیان روایت شده است که: هرکس با هفتاد دختر در خانه زنا کند، و هفتاد پیغمبر را بکشد و هفتاد کتاب آسمانی را بسوزاند، گناهش کمتر است از کسی که یک روز نمازش را عمداً نخواند.  نصایح، ص 241

پیامبر اکرم (ص): چیزی که مسلمان را کافر می کند، ترک عمدی نماز واجبش است. و فاصله بین ایمان و کفر، ترک نماز است.  وسائل الشیعه، ج 3، ص 29

پیامبر (ص) خیلی ساده و واضح به اهمیت نماز اشاره کرده اند ، البته ما حدیثی داریم که خود ایشان می فرمایند :
« به زیادى نماز و روزه و حج و احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نکنید، بلکه به راستگویى و امانتدارى آنها توجه کنید.5»

پیامبر اینو برای منو شمایی گفته که ملاک و معیار قضاوتمون فقط میشه نماز خوندن طرف و این مسئله خطر جدی برای مسلمانان است ، چرا که راه را برای فساد منافقان فاسق باز می کند و در واقع نماز توجیهی می شود برای همه بدی های طرف که این هم اشتباه است. پیامبر تو این حدیث می خواستن این خطر را گوشزد کنن و حواس مومنین را جمع کنن. پس برداشت اشتباه نکن، همان پیامبر (ص) می فرمایند نماز کلید بهشت است ، شما خودتان قضاوت کنید ، کسی که کلید جایی را نداشته باشد می تواند وارد آن شود؟

نماز تاثیرات فوق العاده عجیبی بر روح و جسم انسان دارد. امروزه پزشکان غربی به فواید بی شمار نماز و وضو بر جسم انسان پی برده اند و به آن اعتراف کرده اند. مقاله آن در اینترنت موجود هست، در صورت تمایل آن را بخوانید ، مقاله ای فوق العاده جالب که به تبادل انرژی در بدن انسان ، در اثر وضو و نماز و مناجات اعتراف کرده است. در این مقاله ثابت کرده که نماز نه تنها مفیده ، بلکه برای انسان واجب و ضروریه. مطمعن باشید بعد از خواندن این مقاله جور دیگری به نماز نگاه می کنید و دیگه از این به بعد وقت نماز به خاطر نیاز خودت هم که شده میری طرفش . من خوندمش و کلی به دین و مذهب و اعتقاداتم افتخار کردم. پیشنهاد می کنم شما هم اونو بخونید.


این مقاله را می توانید در این لینک مشاهده کنید.





پی نوشت:

  1. الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن ( کشف الاسرار، ج ۲، ص676 )
  2. الصَّلاة نُورُ المُؤمِن ( نهج الفصاحه، ص ۳۹۶ )
  3. موضِعِ الصَّلاة مِنَ الدِّین کَموضِعِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَد ( کنز العمال، ج ۷، حدیث ۱۸۹۷۲ )
  4. الصَّلاة عِمَادُ دِینُکُم ( میزان الحکمه، ج ۵، ص ۳۷۰ )
  5. عیون اخبار الرضا ج 2 ، ص 51 ، ح 197 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 72، ص 114، ح 5

  • نردبانی تا خدا
  • نردبانی تا خدا


پیشنهاد می کنم برای اطلاع کامل از صحت این موضوع هر دو سخنرانی را که از سخنرانی های استاد رائفی پور برش خورده و تدوین شده اند را دانلود کنید.این سخنرانی ها قسمت هایی از  سخنرانی های استاد رائفی پور درباره رابطه مرگ ملک عبدالله و نشانه های ظهور امام زمان (عج) است . استاد در این بخش به بررسی این مساله طبق احادیث می پردازند که گوش کردن آن خالی از لطف نیست.


  1. کلیپ سخنرانی به حجم 2.8 مگابایت را از  اینجا   دانلود کنید.
  2. سخنرانی دیگر از استاد رائفی پور در این باره را به حجم 1.5 مگابایت از اینجا دانلود کنید.


برسی اسناد و احادیث :

بنا بر احادیث ائمه معصوم , یکی از نشانه های ظهور , مرگ پادشاهی از عربستان به نام عبدالله می باشد.

از ابوبصیر نقل شده است که گفت:
خدمت امام صادق (ع) عرض کردم : ابو جعفر (امام باقر (ع)) می فرمود: قائم آل محمد (عج) 2 غیبت دارد که یکی طولانی تر از دیگری است. فرمود: آری. این امر تحقق نیابد مگر آنکه در خاندان فلان اختلاف به وجود آید و حلقه تنگ شود و سفیانی ظهور کند و بلا سخت گردد و مرگ و کشتار مردم را فرا گیرد و آنان به حرم خدا و پیامبرش پناهنده شوند. (بحارالانوار، ج 52، ص 157)

روایت دیگری نیز با مضمون مشابه از امام رضا(ع) نقل شده است:

بزنطی از حضرت رضا (ع) روایت می کند که فرمود:  از  جمله  نشانه های  فرج، حادثه ای است که بین 2 حرم مکه و مدینه رخ دهد. پرسیدم آن حادثه چیست؟ فرمود: تعصب قبیله ای بین 2 حرم بوجود آید و فلانی از خاندان فلان، 15 رئیس قبیله را به قتل رساند. (بحارالانوار، ج 52، ص 210)


در روایت های ذکر شده، ملاحظه فرمودید که از آخرین خاندان پادشاهی حجاز، با عنوان خاندان فلان یا آل فلان نامبرده شده است .

 امام صادق (ع) فرمودند: هر کس مرگ عبدالله را برای من تضمین کند، من ظهور قائم را برای او تضمین می کنم. سپس فرمود: وقتی عبدالله بمیرد، مردم برای حکومت با کسی توافق نکنند و این اختلاف و درگیری به خواست خدا تا ظهور صاحب الامر (عجل الله) ادامه یابد. حکومت های چند ساله پایان یافته و تبدیل به حکومت چند ماهه و چند روزه شود. راوی می گوید: سئوال کردم: آیا این ماجرا به طول می انجامد؟ فرمود: هرگــــــز. (بحارالانوار، ج 52، ص 210)

 

 از مسند احمد از پیامبر (ص) نقل شده است: مردی در حجاز حکومت خواهد کرد که اسمش چون اسم حیوان است ؛ هنگامی که او را از دور ببینی ، تصور می کنی که در چشمش کژی (انحراف) وجود دارد و هنگامی که به او نزدیک می شوی، در چشمش چیزی نمی بینی ؛ بعد از او برادرش که نامش عبدالله است ، خلافت  می نماید ؛  وای بر شیعه ما از او . . . سپس سه مرتبه تکرار کردند : خبر مرگش را به من بشارت دهید تا من ظهور حجت را به شما بشارت دهم. (کتاب ، تألیف سید محمد علی طباطبایی حسنی، ناشر: موسسه  البلاغ بیروت، چاپ دوم، 1425 هجری قمری (2004 میلادی)، صفحه ی 122)

می دانیم که  پادشاه عربستان در زمان قبل از ملک عبدالله , فردی بود به نام فهد بن عبدالعزیز . فهد در زبان عربی , به معنای یوزپلنگ می باشد.

اما ما باید این نکته را در نظر بگیریم که امکان بدا نیز در نشانه های ظهور وجود دارد. همانطور که در پست قبلی گفتم , آنچه در وقوع ظهور مهم و موثر است , فراهم شدن شرایط ظهور است نه صرف نشانه های آن. البته اینکه ظهور آقامون نزدیکه شکی نیست و این مساله , اساس اعتقاد شیعه است که هر صبح در دعای عهد خویش آن را زمزمه می کند و باورش دارد : إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدا وَ نَرَاهُ قَرِیبا

اما باید چند نکته را نیز در نظر بگیریم : اولا اینکه تعیین وقت در ظهور آقامون اصلا صحیح نیست و به هیچ وجه نباید فقط با اتکا بر چند نشانه , برای ظهور وقت تعیین کنیم. چرا که طبق احادیث تعین کنندگان وقت در هر حالت دروغ گو هستند. یکی از دلایل تاکید امامان معصوم ما بر مساله عدم توقیت, این است که اولا از مدعیان دروغین منجی جلوگیری شود و دوما اینکه امر ظهور شرایطی دارد که اهمیت آن بسیار بیشتر از نشانه های آن است. شرایطی مثل دعا  و آمادگی کامل منتظران آقا. و حتی اگر تعدادی از نشانه های ظهور اتفاق بیفتد ولی ما خودمان را آماده نکرده باشیم , ظهور به تاخیر خواهد افتاد.

به هر حال امیدواریم این ملک عبدالله همان پادشاه مورد نظر احادیث بوده و مرگ او مقدمه ای برای وقوع دیگر نشانه های ظهور باشد که در نهایت منجر به ظهور مولا و سرورمان شود. ان شاء الله


 


منابع :

سخنرانی استاد رائفی پور

http://endtimeworld.blogsky.com/1


  • نردبانی تا خدا

 خداوند در سوره لقمان در قرآن کریم ، از لقمان به عنوان حکیمی که حکمتش را از خدا گرفته است یاد می کند:

 

وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ أَنِ اشْکُرْ لِلّهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ حَمیدٌ (آیه 12 سوره لقمان)

ترجمه: ما به لقمان حکمت دادیم ( و به او گفتیم: ) شکر خدا را بجای آور هر کس شکرگزاری کند ، تنها به سود خویش شکر کرده و آن کس که کفران کند ، ( زیانی به خدا نمی رساند ) چرا که خداوند بی نیاز و ستوده است.

 

لقمان در ابتدای جوانی ، غلامی بود سپاهپوست که بعدها به دلیل خوش قلبی و حکمت سرشار خویش ، آزاد شد. امام علی (ع) درباره او می فرمایند‌: « لقمَانُ الْحَکِیمُ وَ کَانَ عَبْداً حَبَشِیّاً » یعنی لقمان حکیم، بنده‌ای از حبشه بود. او اگرچه صورتی نازیبا داشت اما ، از سیرتی بسیار زیبا برخوردار بود. عده ای می گویند که او به شغل خیاطی مشغول بوده و عده ای دیگر شغل او را شبانی ذکر کرده اند.

او با گذشت زمان ، به سبب خوش قلبی و اخلاقیات خاص خود ، در میان مردم شهرت فراوان یافت. اخلاق ، تواضع و حکمت او حتی در زمان بردگی ، سبب متحیر ساختن اربابش شده بود. لقمان در دوران جوانی و بردگی ، اربابی داشت که با وجود ثروت و قدرت فراوان ، فردی ناشکر ، بی صبر و کم طاقت بود و در مورد کوچکترین سختی ها و ناملایماتی که در زندگی اش پیش می آمد گله و شکایت بسیار می کرد. این اخلاق ناپسند ارباب موجب ناراحتی و آزار لقمان می شد ؛ اما به دلیل ادب بسیار زیاد خود در مقابل اربابش ، چیزی به زبان نمی آورد.

روزگار به همین منوال می گذشت تا اینکه روزی یکی از نزدیکان ارباب ، خربزه ای را به عنوان هدیه به او پیشکش کرد. ارباب به دلیل علاقه وافر خود به لقمان ، خربزه را برید و به او تعارف کرد. لقمان با ادب بسیار و گشاده رویی ، تشکر نمود و خربزه را قطعه قطعه خورد. ارباب نیز قطعه آخر خربزه را به دهان گذاشت ؛ ناگهان متوجه شد که خربزه به شدت تلخ بوده و لقمان چیزی به روی خود نیاورده است. پس دلیل این کار را از او پرسید.

  • نردبانی تا خدا